تقی روزبه نگاهی به پارهای از تحولات جنبش کارگری و معلمان و جامعه به مناسبت روزجهانی کارگر
روزجهانی کارگر امسال در ایران تحت شرایط و فضای پس از حمله پهبادی و موشکی رژیم به اسرائیل و همزمان اعلام جنگ داخلی علیه نافرمانی زنان علیه حجاب اجباری برگزارشد. حمله به دختران و زنان و ربایش آنها به شکل وحشیانه و با هدف ایجادهراس گستردهای بود که در واقع نسخه دوم و گسترش یافته تجربه حمله و مسموم سازی خفیف دختران مدارس و دانشآموزان دختر در خیزش سال گذشته بود .واکنش به حکم اعدام توماج و محکوم کردن و خواست آزادی وی نیز در این ببانیهها و اعتراضات خیابانی بازتاب داشت.
فرید اشکانموج نوین جنبش دانشجوئی
حمله پلیس نیویورک به صحن دانشگاه کلمبیا در نیویورک و دانشگاه شهر نیویورک و دانشگاه نیویورک، ، و چند دانشگاه و مرکز آموزش عالی دیگر در نیویورک، سرکوب خونین دانشجویان در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لس آنجلس، اورگان تگزاس، بوستون، کلرادو، و بسیاری دیگر از مراکز عالی، نوید آور چشم انداز بسیار تاریخ و تلخی است برای کشوری که خود را«کانون آزادی» جهان می نامد. حمله نیروهای پلیس به دانشجویان یاد آور همان سیاقی است که ما در طی ۴۵ سال گذشته درایران و طی دوران پهلوئی دوم شاهد آن در ایران بودیم. همان رویکردی که در تمام کشورهای استبدادی در جهان شاهدش هستیم، همانی که در میدان تیامن با تانک به دانشجویان حمله کرد، همانی که در شیلی دوران پینوشه به قتل و ناپدید شدن هزاران دانشجو ختم شد و حاصلش دوران ۱۷ ساله خفقان و کشتار و شکنجه بود.
مسعود نقره کارخودکشی ِ«فرشتگان نجات»
خودکشی پزشکان، به ویژه پزشکان زن، پرستاران و کادرهای بهداشتی و درمانی افزایش یافته است. پرسش این است که چه عواملی سبب می شوند تا کسانی که برای حفظ سلامت و جان بیماران شان سوگند یاد کرده اند، جانِ خویش بگیرند؟ چرا نجات دهندۀ جان بسیاری از اقدام کنندگانِ به خودکشی، خود دست به خودکشی می زند؟. پاسخ روشن است: افزایش فشار مشکلات و نابسامانی های شغلی، اقتصادی و اجتماعی، تشدید و گسترش اختلالها و بیماری های عصبی و روانی در جامعه.
بهزاد كریمیدو رویکرد و دو تیپ!
آنانی که دستی بر قلم دارند، منظور اصلی هر نویسنده را از همان زاویه ورود او به نوشتار و منفذ خروجی آن درمییابند. نوشتهی منتقدانهی آقای فانی را هم میتوان جدا از تیتری که در آن خانم محمدی را به عنوان عامل بی آبرو کردن جنبش زنان زیر سئوال میبرد، در دو گزاره وزن دارد و باقیاش حرف و حدیث است. یکی مطایبهای رندانه در اول نوشته که نرگس محمدی دربند، پیام خود را با تلفن سپیدهی قلیان خوانده است! آوردهای که بنا به بدیهیات سیاست، یا زندانی سروسری با زندانبان دارد که فانی و هیچ عاقلی جسارت چنین اتهامی به نرگس آزاده زن را ندارد و یا این پیام ضمنی که کم از «چپ مقاومت محور» نمیشنویم: «جمهوری اسلامی آنقدرها هم بدجنس نیست»! گزارهی زهرآگین دیگر هم که در حلق نرگس محمدی میریزد تحقیر مسیح علینژاد است؛ کدی که مرسوم ادبیات چپ «مقاومت محور» شده است!
رضا اکرمیعلی خامنهای اگر راست میگوید، بگذارد تا دانشگاههای ایران صحنه گردهمائی دانشجویان علیه جنگ و جنگطلبان شود
علی خامنهای اگر راست میگوید بهتراست به جای اشک تمساح ریختن برای دانشجویان در غرب، بگذارد تا دانشگاههای ایران صحنه گردهمائی دانشجویانی شود که به جنگ وهمه طرفهای مسئول در آن معترضاند. بگذارد تا مردم ایران به دور از خیمه شب بازی حکومتی به میدان بیایند و علیه همه جنگ افروزان از خود خامنهای گرفته تا نتانیاهو و دولت کینه توز و ضدانسانی او، از حماس تا حزبالله لبنان و سایر نیابتیهای منطقه حرف خود را بزنند.
کیقباد یزدانیحکومتی «چیست و کیست؟»
در برخی کشورها و نظامها به دلیل کارکرد زیادهروانه و یا هدفمند بعضی حوزهها، اصطلاحات نو یا ویژهای ساخته میشوند، مانند "دین حکومتی"، "فقه یا فقیه حکومتی"، "حکم حکومتی" و حتی "قتل حکومتی". برای مثال "دین و فقه حکومتی" به دین و فقهی میگویند که همهی اصول و احکامشان در خدمت اهداف سیاسی حکومت تفسیر و اجرا میشوند و یا "قتل حکومتی" به قتلهایی گفته میشود که خارج از دایرهی قوانین و نهادهای قضایی و حقوقی و بهصورت پنهان و غیرمستقیم، یا از طریق استخدام تروریستهای حرفهای و یا پروژههای از پیش برنامهریزیشده، صورت میگیرد، مانند "ترورها"، "قتلهای زنجیرهای"، "خودکشیهای مشکوک" و یا "مسموم کردن" و مانند آن.
در دفاع از سوسیالیسم (٨٧) جنبش کارگری متحد و فراگیر با رهبری دمکراتیک مبتنی بر خرد جمعی
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور
برای عبور از این وضعیت نکبتبار و غیرانسانی، برای اعتلای شخصیت نیروی کار و احقاق حقوق کارگران و زحمتکشان و تمامی حقوقبگیران راهی جز اتحاد و تشکلیابی وجود ندارد. پیوند جنبش کارگری با دیگر جنبشهای اجتماعی؛ صنفی، سیاسی، فرهنگی، اتنیکی، محیط زیستی، فعالین صلح طلب و نزدیکی هرچه بیشتر با جنبش «زن، زندگی، آزادی» که علیرغم افت حضور میدانی آن در سال گذشته با داشتن پتانسیلهای توانمندی همچنان به حیات خود ادامه میدهد، ندارد.
دکتر محمد حسین یحیایی مرکز گرایی چگونه پیرامون را به فقر محکوم می کند
جمعیت برخی از استان های محروم در حال کاهش است و انتقال سرمایه و نیروی کار از این مناطق همچنان با شتاب ادامه دارد. قطب بندی اجتماعی، فاصله طبقاتی یاس و نومیدی جامعه را آنچنان به خود مشغول و درگیر کرده است که راه برون رفتی بصورت مسالمت آمیز متصور نیست. بنابرین استبداد حاکم زیر هر نام و عنوانی یکی از موانع رشد و توسعه مناطق پیرامونی است و باید این مناطق با تعیین سرنوشت به باز سازی اقتصادی خود بپردازند. این مناطق ظرفیت های بالقوه ای دارند که می توانند عقب ماندگی های خود را جبران کنند، منابع گمرکی، مالیاتی، زیرزمینی و روزمینی و دیگر منابع آنها باید در خود آن منطقه هزینه شود، آنها گاهی زبان و فرهنگ متفاوتی دارند که هویت آنها محسوب می شود باید برای پویایی و شکوفایی آن بکوشند، با کسب هویت و حاکمیت بر سرزمین خود جامعه ای بالنده برقرار خواهند کرد...
س. حمیدینامها و نشانهها در فضاهای عمومی شهر تهران
شهرداری تهران ضمن بیلبوردها و بنرهای تبلیغی خود در خیابانهای اصلی و بزرگراههای شهری همان سیاست انزواجویانهی حکومت را تبلیغ میکند. انزوا و جدایی از مردم که در نهایت به انزوا و جدایی حکومت از جهان امروزی میانجامد. در همین بیلبوردها و بنرها است که مدیران شهری تهران از تبلیغ برای حزبالله لبنان و حماس چیزی فرونمیگذارند. در این ماجرا پرچم فلسطین و پرچم حزبالله بیش از نشانههای دیگر گروههای نیابتی نقش میآفرینند. چون توهمگرایی و قشریگری متحجرانهی این گروهها شوق جمهوری اسلامی را برمیانگیزد. نیروهای شهرداری حتا شعارهای اعتراضی مردم را از سینهی دیوارهای شهر پاک میکنند و به جایشان نقشی از پرچم فلسطین یا حزبالله را به تصویر میکشند. چنین راهکاری لابد همدلی تنگنظرانه و قشریمآبانهی این گروهها را تضمین خواهد کرد. بسیجیها و ماموران شهرداری گاهی نیز شعارهای اعتراضی مردم را پاک میکنند و بر روی آن مینویسند: یا صاحبالزمان. مردم این بار هم پاسخ خود را در کنار آن بر جای میگذارند: ما صاحبالزمانیم.
عباس هاشمیاعلام حکم اعدام برای توماج صالحی ، یک فرار به جلو !
واکنش ها و حضور وسیع و رنگارنگ مردم در اعتراضات ، به او نشان خواهد داد که اساسا دچار اشتباه محاسبه شده است و توماج صالحی که به پرچم آزادی و عدالت بدل شده است، چونان یک پیل، «مرده وزنده اش یک قیمت دارد » و حتی با کشتن او نه آثار و نه ارثیه ی معنوی اش از بین میرود و نه سرنوشتیرا که در انتظار جنایتکاران حاکم است تغییر میدهد . فقط بر نفرت عمومی و سرعت این تحول انقلابیخواهد افزود . و نرخ «سوراخ موش» او ، بالا خواهد رفت .